زندگی عشق است افسانه نیست آنکه عشق راآفرید دیوانه نیست اجازه هست خیال کنم تا آخرش مال منی؟ خیال کنم دل منو با رفتنت نمی شکنی ؟اجازه هست خیال کنم بازم می آی می بینمت ؟ با اون چشمای مهربون دوباره چشمک می زنی؟ طپش طپش با چشمکت غزل بگم برای تو؟با اتکا به عشق تو تو زندگی برم جلو؟ آه ای بالاترین سوگند من"ای نهال در گریه و لبخند من خلق می گویند گر او یاد توست"مایه غم از چه در سیمای توست گر دل او با دلتنگت یکیست"نالهای حسرتت پس چیست؟ دوستت دارام تو می خواهی مرا؟باز میترسم نمی دانم چرا وای اگر روزی فراموشم کنی با غم و هجران فراموشم کنی همچو مرغ پر شکسته خواهم بود وقتی که زندگی برات سخت شد یادت باشه که دریای آروم ناخدای ماهر نمی سازه زندگی گل زردی است به نام ( غم ) فریاد بلندی است به نام ( آه ) مروارید قلتانی است به نام ( اشک) و آیینه ای شکستنی است به نام (دل) قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی نامه عاشقیم را تو فقط می خوانی، قاصدک هیچ کس با من نیست همه رفتند تو چرا می مانی ؟!! دلم همچو آسمان،پر از ابرهای بارانیست، حس که پیدا شد عشق باریدن گرفت، هیچ میدانی رمز عاشق بودن هرکس فقط این است: ساده بودن، ساده دیدن، و ساده پذیرفتن...پس ساده میگویم، ساده...دوستت دارم عاشقت خواهم ماند بی آنکه بدانی آرزومه که یه روز، تو کلبه ی قشنگمون |