-
پل عذاب
دوشنبه 29 مهرماه سال 1387 13:41
از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست گله ای نیست گر هم گله ای هست دگر هوصله ای نسیت هوصله ای نیست سرگرم به خود زخم زده ام در همه عمرم هر لحطه مرا مشقله ای نسیت مشقله ای نیست دیرسیت که از خانه خرابان جهانم بر سقف فرو ریخته ام چلچله ای نیست چلجله ای نیست در حسرت بیدار تو آواره ترینم هر چند که تا منزل تو فاصله ای نیست...
-
عشق
شنبه 27 مهرماه سال 1387 16:17
-
چگونه فراموشت کنم؟؟
شنبه 27 مهرماه سال 1387 16:06
چگونه فراموشت کنم تو را که سالها خیالم را در سایه ات می دیدم وطپش قلبت را حس می کردم وبه جستجوی یافتنت به درگاه پروردگارم دعا می کردم که خدایا پس کی او را خواهم یافت؟ چگونه فراموشت کنم تو را که همزمان با تولدت در قلبم همه را فراموش کردم برایم همه عشقها بیگانه شده اند و همه خاطرات مرده اند؟ دستم را به تو می دهم. قلبم...
-
..برای تو می نویسم
شنبه 27 مهرماه سال 1387 16:01
برای تو می نویسم برای تو که نیستی حتی در لحظه هایم حضور نداری فقط همیشه در ذهنم آرام آرام پرسه می زنی هنوز از یاد نبرده ام که ساعتها با هم به تماشای اشکهای مرغ عشق تنها می نشستیم همیشه می ترسیدم تنها شوم مثل همان مرغ عشق تنها و تو رفتی و من تنها شدم و حالا کسی حتی اشکهای مرا به تماشا نمی نشیند تو نگاهت را از من دریغ...
-
آخر راه ..........
شنبه 27 مهرماه سال 1387 15:59
غم دنیا روی دوش ام بود به ابروم خم نیومد گذشت من یک دریا بود بخشش کم نیومد تحمل که مرامم شد. گرفتاری به نامم شد توی این دنیای آشفته خدا شکرت کلامم شد صبور بودم یک کوه پر غرور بودم توی تاریکی و ظلمت یک روزنه پر از نور بودم اگر دل را به کسی بستم دلم را هدیه کردم بدی دیدم بخشیدم به بدبینی نه پیوستم من از دنیا نترسیدم به...
-
عشق
سهشنبه 23 مهرماه سال 1387 16:12
عشق را بی سبب عنوان مکن خواهش از بهر ستم خواهی انسان مکن عشق در سینه نگهدار و هیچ فاش مگو چون که تاریک است این راه و از آن یاد مکن عشق آیینه قلب است در آن زنگی نیست لیک این جمله نگهدار و عنوان مکن در درون مایه عشقت ز جفا دوری کن آشکارا زین سخن هیچ کجا یاد مکن اگر از بهر کسی در عشق مردی. مردی ورنه از جورو جفا عشق فریاد...
-
بی تو
سهشنبه 23 مهرماه سال 1387 16:07
بی تو بودن کار من نیست تا دلت نرفته برگرد ما که راهمون یکی بود چرا جاده ما رو گم کرد بغض تو با گریه من با شکستن وا نمیشه تا تو دستامو نگیری گمشدم پیدا نمیشه جاده ها رو با خیالم رج بزن پای پیاده فکر تنها بودن ما واسه هر دومون زیاده خودمو پشت سر تو توی این جاده کشیدم وقتتو نمیگرفتم به خودم نمی رسیدم تو کنار من یه کوهی...
-
چه ساده عاشقت شدم
سهشنبه 23 مهرماه سال 1387 16:06
چه ساده عاشقت شدم عاشق دیوونگیات ... دلم رو بردی با همون برق قشنگ تو نگات گذاشتم عمر و جونمو به پای دوست داشتن تو ... هر کاری کردم واسه ی دوباره برگشتن تو من که نمیخواستم از توو قلب من بری ... یادته که میگفتی از همه عاشقتری چی شد که باز به دلم تو پشت پا زدی؟ ... جواب عشقمو دادی با این همه بدی هر کاری کردم که نری اما...
-
قول نمی دم
سهشنبه 23 مهرماه سال 1387 16:05
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمی دم که می خندونمت ولی می تونم باهات گریه کنم اگه یه روز نخواستی به حرفای کسی گوش کنی بهم بگو .... قول می دم که خیلی ساکت باشم اگه یه روز خواستی در بری حتما خبرم کن قول نمی دم که ازت بخوام بمونی اما می تونم باهات بدوم اگه یه روز سراغم رو گرفتی و خبری ازم نشد سری بهم بزن احتمالا...
-
عاشق
جمعه 19 مهرماه سال 1387 18:07
عاشق عاشق تر نبود در تار و پودش دیدی گفت عاشقه عاشق @@@@@@@@ نبودش @@@@@@@@@@ امشب همه جا حرف از آسمون و مهتابه ، تموم خونه دیدار این خونه فقط خوابه ، تو که رفتی هوای خونه تب داره ، داره از درو دیوارش غم عشق تو می باره ، دارم می میرم از بس غصه خوردم ، بیا بر گرد تا ازعشقت نمردم، همون که فکر نمی کردی نمونده پیشت، دیدی...
-
بد ترین شکل تنهایی
جمعه 19 مهرماه سال 1387 18:05
بد ترین شکل تنهایی آن است که در کنار او باشی و بدانی که هرگز به او نخواهی رسید از همه اندوهگین تر شخصی است که از همه بیشتر بخندد ..... وقتی دهکده ای می سوزد دودش را همه می بینند اما وقتی قلبی می سوزد کسی شعله اش را نمی بیند . ..... اگر روزی قرار باشد عقل را بخرند و بفروشند همه ما به تصور اینکه عقل زیادی داریم فروشنده...
-
قایقی ....
جمعه 19 مهرماه سال 1387 17:54
-
تنهایی
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 16:25
هرگز تورا فراموش نخواهم کرد حتی اگر مرا از یاد ببری و هرگز از تو رنجور نخواهم شد... چرا که تورا دوست دارم دیوانه وار عاشقت شدم... چرا که مهربانی را در وجودت دیدم با چشمانت وجودم را دگرگون ساختی... و اگر تو نبودی هرگز عاشق نمی شدم قلب من از عشقت روی گردان نخواهد شد سوگند که در وجود تو سرنوشت من نوشته شده است و اگر با...
-
چشم یاری
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 16:23
هیچ کس اشکی برای ما نریخت هرکه با ما بود از ما می گریخت چند روزی است دلم دیدنی است حال من از این و آن پرسیدنی است گاه بر روی زمین زل می زنم گاه بر حافظ تفاءل می زنم حافظ حالم را گرفتم یک غزل آمد که حالم را گرفت ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
-
عاشقانه مرا دوست داشته باش
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 16:14
از من نپرس چقدر دوستت دارم اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم مگر ماهی بیرون از آب میتواند نفس بکشد مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم بگو معنی تمرین چیست ؟ بریدن از چه چیز را تمرین کنم ؟ بریدن از خودم را ؟ مگر همیشه نگفتم که تو هم پاره ای از تن منی...
-
عشق واقعی
پنجشنبه 18 مهرماه سال 1387 16:05
زن وشوهر جوانی سوار برموتورسیکلت در دل شب می راندند. انها از صمیم قلب یکدیگر را دوست داشتند. زن جوان: یواشتر برو من می ترسم مرد جوان: نه ، اینجوری خیلی بهتره! زن جوان: خواهش می کنم ، من خیلی میترسم مردجوان: خوب، اما اول باید بگی دوستم داری زن جوان: دوستت دارم ، حالامی شه یواشتر برونی مرد جوان: مرا محکم بگیر زن جوان:...
-
وقتی گریم میگیره
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 18:20
وقتی که گریه ام میگیره، دلم میگه مبارکه قدر اشکاتو بدون، هنوز چشات بی کلکه وقتی که گریه ام میگیره یه آسمون بارونی ام اما به کی بگم خدا من تو دلم زندونی ام سرمو بالا میگیرم کسی جوابم نمیده خیلی شباست یه رهگذر به گریه هام نخندیده چه روز و روزگاریه من و یه دنیا بی کسی شدم یه مشت خاطره یه کوره ی دلواپسی می خوام تلافی نکنم...
-
چشمان بسته
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 17:51
چرا وقتی میخوایم بریم توی رویا، چشامونو می بندیم ؟ وقتی میخوایم گریه کنیم؛ وقتی میخوایم فکر کنیم یا چیزیو تصور کنیم؛ یا حتی وقتی میخوایم کسی رو ببوسیم؟؟؟ . . . چون قشنگترین لحظات زندگی، قابل دیدن نیستن . . .
-
نشانی..
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 17:41
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: درعصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو! کلبه ی غریبی ام را پیدا کن، کناربیدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهای رنگی ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا می یابی
-
دفتر عشـــق که بسته شـد
چهارشنبه 17 مهرماه سال 1387 17:30
دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــدم خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم اونیکه عاشـق شده بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود بد جوری تو کارتو...
-
عکسهای عاشقانه
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 17:54
-
جدایی؟
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 16:25
اگر می دانستم نگاهت زبان نگاهم را نمی فهمد،هیچ گاه نگاهت نمی کردم اگر می دانستم روزی تو را از دست می دهم،هیچ گاه به دستت نمی آوردم اگر می دانستم جدایی به این حد تلخ است،هیچ گاه دل به دوستی نمی بستم اگر می دانستم جدایی برای عشق است ،هیچ گاه عاشق نمی شدم اگر می دانستم سرانجام عاشقی چنین است هیچ گاه آغاز نمی کردم...
-
من که می دانم او چه کسی است ...
سهشنبه 16 مهرماه سال 1387 16:21
پیرمردی صبح زود از خانهاش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد میشدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست....
-
خاکم نکنید
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 17:40
خاکم نکیند بذارید اونم برسه بذارید اونو ببینم وقتی به حرفم میرسه خاکم نکنید هنوز عشقم رو ندیدم این همه آماده شدم یه کفن دورم کشیدن تابوته منو بذارید اونم بگیره حس کنم عاشقمه وقتی که گریش می گیره اشکای اونو کی بجای من کنه پاک خداحافظ عشقم که منو بردن زیر خاک خاکم نکنید بذارید اونم ببینه پیکر آشفته من بی رمغ من روی...
-
همیشه عاشق همیشه تنها
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 17:23
همیشه عاشق همیشه تنها نام بی نشون تو در برگی از دفتر زندگی ام نقش بسته است هنگامی که خواستم تنها نام تو را آتش بزنم برگ برگ زندگی ام سوخت! از دیروزها به دنبالت دویدم و به امید دیدارت به امروز رسیدم ولی افسوس...! افسوس که تو به فرداها سفر کردی!
-
تقدیم به بهترینم .... ؟
دوشنبه 15 مهرماه سال 1387 17:22
این قسمت تقدیم به کسی که اسمش معنای همه زیبائیهاست معنای همه عشقها و معنای همه انتظارها اره انتظاری سنگین بطول همه همه قرون وعرض همه دنیا کسی که همیشه اسمش تو دفتر خاطراتم بود واو فکر میکنه که هیچجا نمیتونه اسم خودشو ببینه شاید اینم از بدبختی من باشه که اینقده بد خط میدویسم که حتی اونی که واسش مینویسم که منو بفهمه حتی...
-
قلب
یکشنبه 14 مهرماه سال 1387 20:08
می خوام از تو بنویسم ،که نگی رفتی نموندی نگی بی وفا شدی ، توی راه نرفته موندی می خوام از تو بنویسم ، که نگی طاقت نداشتی نگی تا اخر رویا ، منو تنها جاگذاشتی اخه این مرام من نیست ، غم تو لحظه هات بیارم اگه حتی بی بهونه ، اشکامو هدیه بیارم توی این قلب غریبم ، تا همیشه یادگاری
-
بیا تا نفسی هست کنار هم باشیم
یکشنبه 14 مهرماه سال 1387 20:06
بیاکه لحظه . لحظه درهوای هم باشیم چو کبوتران دسته دسته در بال هم باشیم درآسمان آبی سیرکنیم وخوش باشیم چو اختران فلک فوج فوج درکنارهم باشیم به گاه حزن واندوه به داد هم برسیم چو لاله ها به لحظه غم داغدارهم باشیم به شادمانی هم بانگ شوق برداریم چو اختران فلک درمدارهم باشیم سمندعمرشتابنده است وفرصت کم بیاکه تانفسی هست...
-
چه زیباست نگاه تو ......
یکشنبه 14 مهرماه سال 1387 20:04
زیباترین تصویری که در زندگانیم دیدم نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود زیباترین سخنی که شنیدم سکوت دوست داشتنی توبود زیباترین احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود زیباترین انتظار زندگیم حسرت دیدار توبود زیباترین لحظه زندگیم لحظه با تو بودن بود زیباترین هدیه عمرم محبت توبود زیباترین تنهاییم گریه برای توبود زیباترین اعترافم عشق...
-
اگه یه روز
یکشنبه 14 مهرماه سال 1387 13:39
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمیدم که می خندومت ولی می تونم باهات گریه کنم اگه یه روز نخواستی به حرفهام گوش بدی خبرم کن........قول می دم که خیلی ساکت باشم اگه یه روز خواستی در بری بازم خبرم کن......قول نمی دم که ازت بخوام وایسی اما میتونم باهات بدوم اما.....................اگه یه روز سراغم رو گرفتیو خبری...