بی تو بودن کار من نیست تا دلت نرفته برگرد
ما که راهمون یکی بود چرا جاده ما رو گم کرد
بغض تو با گریه من با شکستن وا نمیشه
تا تو دستامو نگیری گمشدم پیدا نمیشه
جاده ها رو با خیالم رج بزن پای پیاده
فکر تنها بودن ما واسه هر دومون زیاده
خودمو پشت سر تو توی این جاده کشیدم
وقتتو نمیگرفتم به خودم نمی رسیدم
تو کنار من یه کوهی من کنار تو یه برگم
چه ساده عاشقت شدم عاشق دیوونگیات ... دلم رو بردی با همون برق قشنگ تو نگات
گذاشتم عمر و جونمو به پای دوست داشتن تو ... هر کاری کردم واسه ی دوباره برگشتن تو
من که نمیخواستم از توو قلب من بری ... یادته که میگفتی از همه عاشقتری
چی شد که باز به دلم تو پشت پا زدی؟ ... جواب عشقمو دادی با این همه بدی
هر کاری کردم که نری اما بازم فایده نداشت ... چی شد که دنیام شده بود رفت و منو تنها گذاشت
هنوز نمیشه باورم چه ساده دل کندی ازم ... تویی که پای عشقمون با گریه میخوردم قسم
اگه یه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نمی دم که می خندونمت ولی می تونم باهات گریه کنم اگه یه روز نخواستی به حرفای کسی گوش کنی بهم بگو .... قول می دم که خیلی ساکت باشم اگه یه روز خواستی در بری حتما خبرم کن قول نمی دم که ازت بخوام بمونی اما می تونم باهات بدوم اگه یه روز سراغم رو گرفتی و خبری ازم نشد سری بهم بزن احتمالا بهت احتیاج دارم اما اگه یه روز رفتی و دیگه برنگشتی بهت قول نمی دم که منتظرت می مونم اما ازت می خوام وقتی اومدی یه خبری از من بگیر شاید مرده باشم که منتظرت نماندم.